شروع مکالمه ای که ربط چندانی به شما ندارد

به گزارش وبلاگ معین، در بخش های قبلی در خصوص اجازه گرفتن برای آغاز مکالمه در موقعیت های مختلف، مثل وقتی که جایگاه بالاتری دارید یا وقتی می خواهید با همکار هم رده خودتان تبادل نظر کنید شرح دادیم.

شروع مکالمه ای که ربط چندانی به شما ندارد

گاهی اوقات رفتار طرف مقابل، حداقل از نظر فنی، ربطی به شما پیدا نمی نماید. شاید بخواهید به همسایه تان بگویید اینکه کودکشان موقع دوچرخه سواری کلاه ایمنی نمی گذارد خیلی خطرناک است. شاید پزشک تشخیص داده که دوستتان فشار خون بالا دارد و می بینید که او همچنان وقتی برای ناهار بیرون می روید غذا های چرب و پرنمک سفارش می دهد. شاید فرزند بزرگسال شما در یک رابطه سمی قرار گرفته و از اینکه او را ناراحت می بینید متنفرید و می خواهید به او بگویید مسوولیت بپذیرد و مرز های روشنی برای خودش معین کند. وقتی در این شرایط هر چه بگویید مداخله محسوب می گردد، چطور می خواهید مکالمه تغییر را آغاز کنید؟

ابتدا، واقعا و به طور واضح روی نیت مثبتتان تاکید کنید. فرق بین نزدیک شدن به این افراد به عنوان منتقد و دوست را تشخیص دهید:

- چطور والدینی هستید که می گذارید کودکتان بدون کلاه ایمنی در خیابان دوچرخه سواری کند؟

- سه تا بچه داری و همچنان چیزبرگر با سیب زمینی سرخ نموده سفارش می دهی! خیلی بی مسوولیتی!

- چه چیزی در این رابطه هست که همچنان ادامه می دهی؟ اگر من بودم، ماه ها پیش تمامش نموده بودم!

هر گونه ردی از برتر بودن - من بهتر از تو می دانم یا مسوولیت پذیرتر از تو هستم - را کنار بگذارید. رویکرد شما در موقعیت هایی که مثال زده شد، باید نشان دهنده دلسوزی عمیق شما باشد و خیلی واضح اذعان کنید که این موضوع ربطی به شما ندارد و فقط صادقانه می خواهید بگویید که اگر در چنین موقعیت هایی قرار بگیرید چقدر می توانید آسیب پذیر باشید.

اگر کسی را به خاطر آسیب تروماتیک مغزی، یا بیماری قلبی یا اعتیاد از دست داده اید، می توانید با دیگران به اشتراک بگذارید. منظور این نیست که قضیه را شخصی کنید و فقط از خودتان بگویید، بلکه معین کنید اگر به شخص نزدیک شده اید، از موضع فزونی نیست.

سخت ترین مورد وقتی است که کاری را در گذشته اشتباه انجام داده باشید. به عنوان مثال، همیشه برادرتان را بابت رژیم غذایی وحشتناکی که در 20 سال گذشته داشته سرزنش نموده اید، برای او کتاب ها و لینک های سخنرانی های TED و اسنادی در خصوص افراد چاق که حالا دونده ماراتن شده اند می فرستید.

قبل از اینکه بتوانید هر یک از استراتژی های این کتاب ها را بهره ببرید، مجبورید شرایط را تغییر دهید -، چون برادرتان همیشه منتظر توصیه بعدی شماست. حتی اگر وقتی همدیگر را می بینید چیزی نگویید، تفسیر او این است که با سکوتتان در حال قضاوت محتوای یخچال و آشپزخانه اش هستید. قبل از اینکه کلمه ای از شما بشنود، باید کلیشه ای را که از خودتان در ذهنش ساختید بشکنید.

یک راه انجام این کار این است که از کوشش برای تغییر دادن او دست بکشید؛ حداقل برای مدتی. اگر چیزکیک سفارش می دهد، بگذارید سفارش بدهد و لذتش را ببرد.

اما همین جا متوقف نشوید. به جای آن، مسوولیت رفتاری را که در گذشته داشته اید بپذیرید.

این رفتار را با گفتن جملاتی با خودتان مثل نگرانش هستم یا برایم اهمیت دارد توجیه نکنید. اعتراف کنید که بی ملاحظه و حتی آزاردهنده بوده اید و حالا متاسفید.

به برادرتان بگویید که دیگر نمی خواهید با او مثل بچه ها رفتار کنید و از او بخواهید هر وقت کار ناراحت نماینده ای کردید، به شما یادآوری کند. حتی می توانید هر از گاهی این موارد را با او چک کنید تا تاکیدی باشد بر تغییر خودتان:

- رفتارم چطور است؟

وقتی یک قدم به عقب برمی دارید، فضایی برای او ایجاد می کنید که یک قدم به جلو بیاید و حتی از شما یاری بخواهد:

- خوب است. می دانم که نیت تو در خصوصم مثبت است. واقعیت این است که در خصوص سلامتی ام نگرانم. آخرین چکاپی که کردم واقعا نتایج بدی را نشان می داد.

وقتی که او آغاز به شکایت از وضعیتش می نماید، فضا را برای شما باز می نماید که بگویید:

- می خواهی با هم در خصوصش فکری کنیم؟

توجه داشته باشید که نباید بگویید: حالا به حرفی که سال هاست در گوشت می خوانم رسیدی؟

نباید دوباره با سرزنش و نصیحت آغاز کنید. در عوض، به مرحله 2 بروید و در خصوص چیزی که او می خواهد اتفاق بیفتد صحبت کنید. به جای اینکه سعی کنید او را به جایی که مدنظر خودتان است سوق دهید (رژیمی که از نظرتان خوب است، وب سایت دکترتان یا اپلیکیشن مدیتشین)، او را به سوی تغییری که خودش می خواهد هدایت کنید.

هر چقدر افراد حس نمایند شرایط خودشان را تحت کنترل دارند و هر چقدر بار این کنترل از سمت شما کمتر باشد، احتمال اینکه مالکیت خود را توسعه دهند و قابلیت استقلال خود را بیشتر نمایند، افزایش می یابد.

در این بخش و چند بخش قبلی، نحوه اجازه گرفتن برای آغاز صحبت را در رایج ترین موقعیت هایی که افراد در آن قرار می گیرند پوشش دادیم.

در بخش های بعدی، به دینامیک قدرت که ممکن است با هر یک از این موقعیت ها هم پوشانی داشته باشد، می پردازیم.

نویسندگان: پیتر برگمن، هاوی ژاکوبسن

ترجمه: دنیای اقتصاد

منبع: کتاب می توانی دیگران را تغییر دهی

منبع: فرارو

به "شروع مکالمه ای که ربط چندانی به شما ندارد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "شروع مکالمه ای که ربط چندانی به شما ندارد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید